مذهب و زبان در کردستان
.
بنا به روایت مورخان، تبلیغات زرتشت در زادگاهش مورد استقبال قرار نگرفت و ناچار برای تبلیغ به سیستان و بلخ سفر کرد ولی نهایتاً به زادگاه خود برگشته و کتاب مقدس اوستا را به زبان “مادری” به رشته تحریر در آورد.(۴۹) بعضی از روشنفکران و شرقشناسان، معتقدند زرتشت نام نیست، بلکه صفت بزرگان دین میباشد که مبلغ آیین زرتشتی بودهاند. زرتشت مرکب از سه کلمة “زر” + “تشت” + “ر” میباشد که به معنای اشعة طلایی خورشید میباشد.
زرتشتیان معتقدند نام اولین زرتشت، مهاباد بوده و نام دومین زرتشت هوشنگ و نام آخرین زرتشت ابراهیم بوده است. امروزه کُردهای “ایزدی” یا به تعبیر غلط “یزیدی” رهبر دینی خود را “زرتشت” و “تمد” به معنی مغ بزرگ مینامند که جانشینی آن به ارث به پسر بزرگتر میرسد.(۵۰) وجود آتشکدة بزرگ و مقدس آذرکشسپ (آتشپادشاهان) در مجموعة باستانی تخت سلیمان نزدیک تکاب که امپراتوری ساسانی پای پیاده برای عبادت به آنجا مراجعه میکردهاند، همچنین معبد آناهیتا در کنگاور و آتشکدة پاوه از دیگر شواهدی است که نشان میدهد کُردها همانند سایر ایرانیان پیرو دین زرتشت بودهاند.(۵۱)
کشف پوست نوشتهای توسط باستانشناسان در سلیمانیه عراق که بر روی آن به زبان پهلوی وضعیت زرتشتیان را هنگام ظهور اسلام در قالب چهار بیت به زبان کُردی به شکل زیبایی به رشته تحریر در آورده است، نشان میدهد تئوری زرتشتی بودن آیینکُردان هنگام ظهور اسلام و قبل از آن صحت دارد.(۵۲)
پس از ورود دین اسلام به ایران، این دین در اغلب مناطق کُردنشین با استقبال روبهرو شد، ولی این آیین در اقلیتی از زرتشتیان در غالب دین ایزدی یا یزیدی در کُردستان ادامه پیدا کرد.(۵۳)
پروفسوران مار معتقد است لغت “ایزدی” در زبان ایرانی نامی است که برای “خدا” به کار بردهاند. جماعتی معتقدند که دین ایزدی به وسیلة شیخ عدی یا هادی که در نزدیکی کوه سنجار در سال ۴۵۷ یا ۴۵۲ ه .ش به دنیا آمد، بنا نهاده شده است و بعد از فوت ایشان ایزدیها یا یزیدیها دچار انشعاب شده و جماعتی از آنها به عقاید باستانی خود باقی ماندهاند و گروهی دیگر بخشهایی از عقاید باستانی خود را که با اسلام متناقض میدیدهاند، رها کرده و با دیگر مسلمانان همرنگ شدهاند. عبادت این فرقه مذهبی که در صبحگاهان هنگام طلوع آفتاب بهصورت مخفیانه با بوسه زدن به محل طلوع و تابش اولین اشعه خورشید در کوهستان انجام میگیرد و مخفی بودن این عبادت از منظر دیگران از دیگر علایمی است که نشان میدهد بخش زرتشتی عقاید این فرقه بسیار بارز و برجسته است. آنها معتقدند که کتاب مقدس آنها به نام “مصحف رش” یا “کتاب سیاه” در جزیره گم شده است.
به اعتقاد ایزدیها این کتاب به زبان کُردی نوشته شده و تمام عبادات آن به زبانکُردی بوده است. هرچند عقاید این فرقه از مذاهب و آیینهای متعددی حتی خرافاتی تأثیر پذیرفته است، ولی ستایش روشنایی و نور نشان میدهد که حضور عنصر زرتشتی در آن نمایانتر از سایر لایههای آن میباشد.(۵۴)
اسلام
با ظهور اسلام اکثر کُردها به دین اسلام گرویدند. ولی در اینکه چند درصد از کُردها شیعه و چند درصد پیرو سایر فرق اسلامی میباشند، اختلافنظر وجود دارد.
عدهای معتقدند که یک سوم از کُردها شیعه و دو سوم از آنها سنی مذهب میباشند.(۵۵) ولی ادگار اُبِلنس معتقد است، ۸۵ درصد از کُردها پیرو مذهب اهل سنت و فقط ۱۵ درصد پیرو مذهب جعفری میباشند اغلب شیعیان در مناطق کُردنشین ایران سکونت دارند.(۵۶)
مارتین ون برونیسن عقیده دارد، ۸۰ درصد از کُردها پیرو مذهب اهلسنت و ۲۰درصد شیعه میباشند که در جنوب کُردستان ایران و عراق زندگی میکنند. (فیلیهای عراق).
به عقیده برونیسن این اختلاف برآورد، ناشی از این است که کُردهای ساکن استانهای کرمانشاه، ایلام، همدان و لرستان هرگز نقشی در جنبشهای ناسیونالیستی کُرد نداشتهاند اما تقسیمبندی کُردهای ایران براساس برآوردهای آماری ۱۳۷۵، به اینصورت است: کُردهای آذربایجان غربی (۰۰۰/۹۲۵) و کُردهای استان کُردستان بدون احتساب شهرهای قروه و بیجار (۹۳۱/۰۳۱/۱) و همچنین کُردهای شهرهای پاوه (۹۱۸/۶۱) و جوانرود (۵۱۸/۱۰۳) جمعاً ۳۶۷/۱۲۸/۲ نفر پیرو اهل تسنن میباشند. و جمعیت کُردهای ایلام (۰۰۰/۴۸۸)، کرمانشاه بدون احتساب جوانرود و پاوه (۵۶۴/۶۰۷/۱) و شهر قروه (۸۳۴/۱۹۹) و بیجار (۲۳۵/۱۱۴) جمعاً ۶۳۳/۴۰۸/۲ نفر شیعه مذهب میباشند.
یعنی از جمع ۰۰۰/۵۳۸/۴ کُردهای ایران ۵۳ درصد شیعه و ۴۷ درصد سنی هستند. البته برآورد بالا براساس نظرات افراطیترین لایههای روشنفکری کُردها میباشد. درصورتی که اگر جمعیت استانهای همدان (به استثنای مناطق ترکنشین) و لرستان را به کُردهای استانهای کرمانشاه و ایلام اضافه کنیم از جمعیت ۵/۶ میلیون نفری کُرد در این مناطق ۳۴ درصد پیرو مذهب اهل تسنن میباشند.(۵۷)
توزیع فراوانی جمعیت کُردها در بین شعب مختلف اهل تسنن در کُردستان ایران به این صورت است که حدود ۹۸ درصد کُردهای ایران شافعی مذهب، حدود ۲ درصد حنفی و حدود ۵ هزار نفر حنبلی مذهب میباشند. پیروان مذاهب حنفی و حنبلی بیشتر در عشایر ایل شکاک مشاهده میشود.(۵۸)
گرایش به فرق صوفیه در کُردستان ایران فراوان است، قادریها (پیروان شیخ عبدالقادر در گیلان ۴۹۵-۴۱۶ ه .ش) و نقشبندیها (پیروان محمد بهاءالدین نجاری ۷۶۸ – ۶۹۶ ه .ش) دارای بیشترین پیروان در این منطقه میباشند.(۵۹)
زبان
براساس متون موجود فقط دو زبانِ ایرانیِ اوستایی و فارسی قدیم قابل مشاهده است.(۶۰) زبانهای مانند مادی و سیتی فقط از طریق نام بردن آنها در سایر زبانها شناخته میشوند.(۶۱)
ولی این غیر قابل انکار است که زبان مادی نقش عمدهای در زمینهسازی زبانهای شمال غربی ایران داشته است.
کُردی یکی از زبانهای مناطق غرب ایران است که متعلق به شاخة ایرانی از خانوادة زبانهای هند و اروپایی میباشد.(۶۲)
ریشة زبان کُردی، مادی یا اوستایی می باشد که به وسیلة آریاییها در حدود ۳۰۰۰ قبل از میلاد تکمیل میشده است.(۶۳) “رودیگر “و “را.اف، پته” معتقدند که زند ریشة کُردی و فارسی است ولی مینورسکی معتقد است کُردی ریشة تعداد زیادی از زبانها است که از منطقه آتروپاکان (آذربایجان فعلی) به سایر مناطق سلسله جبال زاگرس منتقل و پراکنده شده است.
به هرحال نقشِ عمدة زبانِ مادی در شکل دادن به زبان کُردی غیرقابل انکار است.(۶۴) درامس تیتر، شرقشناس فرانسوی، معتقد است کُردی، پشتون و افغانی همه از زبان مادی به وجود آمدهاند.(۶۵) اغلب متفکران معتقدند کُردی و فارسی ارتباط و پیوند محکمی باهم دارند بهگونهای که برخی گفتهاند:
«”کُردی خواهر فارسی است”، “کُردی شباهت زیادی به فارسی دارد”، “کُردی قدیمیتر از فارسی است” و “کُردی از فارسی منشعب شده است”.»(۶۶)
تعداد زیادی از شرقشناسان معتقدند، کُردی زبان جدایی از فارسی نیست بلکه لهجهای از لهجههای فارسی است.(۶۷)
درست برعکس دیگر متفکر آن نیکیتین(۶۸) معتقد است که کُردی و لهجههای گوناگون آن با فارسی فرق دارد.(۶۹)
تعدادی از متفکران معتقدند کُردی خالصتر از فارسی است.(۷۰) اگر تئوری نیکیتین، کینان و کندال که کُردی را یک زبان میدانند، بپذیریم، این زبان دارای پنج شاخه به شرح زیر است:
۱- کُرمانج
بهعنوان یک شاخه از زبان کُردی به وسیله تعدادی از شرقشناسان و ناسیونالیستهای کُرد پذیرفته شده است(۷۱) کُردهای شمال شرقی ارومیه شامل عشایر شکاک، جلالی، میلان و زیلان به این زبان تکلم میکنند.
۲- سورانی
بهعنوان دومین شاخه از زبان کُردی به وسیله کُردهای جنوب دریاچه ارومیه و قسمتی از کُردستان و کرمانشاه تکلم میشود. (۷۲) منطقهی که به زبان سورانی و یا گورانی تکلم میکنند بر هم منطبق است و چنین به نظر میآید که این دو شاخه از زبان یکی هستند اما به اسمهای گوناگون بهکار میرود.
۳- گورانی
سومین شاخه از زبان کُردی است که در کُردستان و بخشی از کرمانشاه بدان تکلم میشود.(۷۳) این شاخه از زبان کُردی به دو زیر شاخه به نامهای لکی و هورامانی تقسیم میشود (مجله بینالمللی مطالعات کُردی – همان شماره).
۴- کلهر
چهارمین شاخه از زبان کُردی است که به زبان کُردی کرمانشاهی نیز مشهور و به وسیلة کُردهای کرمانشاه و ایلام و بخشهایی از همدان و لرستان بدان تکلم میشود.(۷۴)
۵- لری
شاخه دیگری از زبان کُردی است که در ایران اقوامی به همین نام با آن تکلم میکنند علاوه بر لرستان و مردم چهارمحال بختیاری، لرهای اصفهان، فارس و … صحبت میکنند.(۷۵)
با وجود مرزهای سیاسی موجود و علیرغم اینکه از جدایی اولین قسمت از کُردستان از سرزمین مادری در حدود چهارصد سال میگذرد، زبان فارسی بهعنوان زبان رایج در کُردستان تحت سیطرة عثمانی و بعداً عراق و سوریه بوده و حتی زبان مکاتبات رسمی بزرگان کُردستان با دربار عثمانی در مدت سه قرن فارسی بوده است قدیمیترین و مشهورترین کتاب یعنی شرفنامه هم به زبان فارسی نگاشته شده است. و هنوز هم شاعران بزرگ در کُردستان عراق و ترکیه دیوان اشعار خود را به زبان فارسی میسرایند برای مثال به دیوان شیخ رضا طبالبایی و ملاخدر یا خضر ۱۲۷۳-۱۲۱۵ ه .ق میتوان مراجعه کرد.
در کنار قرآن، دوبیتیهای باباطاهر، دیوان حافظ و سعدی و مولوی و شاهنامه در اغلب خانههای مناطق کُردنشین ترکیه و عراق یافت میشود.(۷۶) و این امر از پیوند ناگسستنی و جاودانه زبان کُردی و فارسی حکایت میکند.
مقاله را با غزلی از ملاخدر به پایان برده و این اشعار را از مقدمه کتاب کُردها کندال بهعنوان حُسنختام نقل میکنم:
ابروان تو طبیبان دل افگارانند
هر دو پیوسته از آن بر سر بیمارانند
نرگسان تو که خواب از همه عالم
بردند خفتگانند ولی رهزن بیدارانند
گنج رخسار تو دیدن نبود زهره مرا
که ز زلف تو برآن خفته سیه مارانند
ما هزاران زغمت خسته و ناکام، ولی
کامیاب از گل روی تو خس و خارانند
تو نه تنها به غم عشق دچاری “نالی”(۷۷)
هر کجا مینگری جمع گرفتارانند
منبع:www.kordha.ir