نقش زنان در انقلاب مشروطه
حاکميت سياسي قاجاريه در تاريخ ايران، آغاز دوران جديدي بود که با مشخصههاي خاص خود از ساير ادوار سياسي مجزا ميشود.
وضعيت زنان نيز در اين دوران با تأثيرپذيري از وضعيت حاکم بر جامعه تعريف ميشود. در اين شرايط سياسي، اجتماعي، زندگي زنان تا حدود زيادي محدود شده بود. با وجود اين، آنان در برخي فعاليتهاي اجتماعي، مانند تفريحات دستهجمعي (در جمع زنان)، امور خيريه، گردهمآييها و مراسم مذهبي، دخالت و مديريت مستقيم در اداره منزل و تربيت فرزندان و در موارد معدودي نيز امور اقتصادي مانند اداره امور زمينهاي کشاورزي يا توليدات صنايع دستي شرکت ميجستند. 1 ضمن آنکه آنان در صحنه سياست حضوري پنهان داشتند. به اين ترتيب که به عنوان مادر، خواهر يا همسران شاه، با نفوذ بر وي بهطور غيرمستقيم و به صورت واسطه قدرت بر برخي تصميمات شاهانه اعمال نفوذ ميکردند. 2 به اين ترتيب، زنان در جامعه ايراني نيروي بالقوه و پنهاني بودند. که مهارتهاي اجتماعي و فرهنگي را در سطحي محدود به دست آوردند. اما به دليل نبودن شرايط اجتماعي و سياسي مناسب نميتوانستند جايگاه مناسب خود را در اجتماع بدست آورند.
منبع:1) موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
2)ویکی پدیا